زیر و بَم

آنچه می‌بینیم، آنچه می‌شنویم، آنچه می‌خوانیم.

زیر و بَم

آنچه می‌بینیم، آنچه می‌شنویم، آنچه می‌خوانیم.

Mr. Nobody

برای تعریف کردن داستان دوساعت و نیمه فیلم Mr. Nobody شاید لازم باشه دوبار دیگه فیلم را ببینم، اما مهم‌ترین بخش فیلم از نظر من موضوع انتخاب هست، نیمو با سه آینده و حتی بیشتر پیش رو داره، قرمز، آبی، زر. عشق، افسردگی، طمع، آنا دختر قرمز پوشی‌ایه که در طول داستان نماینده عشق به حساب می‌آد، الیس که همون سارای قصه‌های جزیره خودمونه، یه زن ِ به شدت افسرده و روی اعصابه، که تمام این افسردگی‌اش بابت اینکه به دنبال عشق‌اش نرفته و در اخر، جین، دخترک آسیایی که در یکی از سرنوشت‌های نیمو باهاش ازدواج می‌کنه و نمو به شدت ثرمت‌مند می‌شه، البته این ازدواج به دون عشق بوده.


داستان به شلوغی Cloud Atlas ساخته تام تیکور است، اما باید ابتدای فیلم صبر کنیم و مدام از اتفاقات مختلفی که پیش می‌آید ناراحت نشید و یا شروع نکنید به سوال کردن از خودتون و مهم‌تر از همه همراه‌تون که یا فیلم را ندیده که ممکنه باعث بشه دچار سانحه جسمی از سمت همراه بشید و یا فیلم را دیده و شما فکر می‌کنید وظیفه داره براتون توضیح بده که در این صورت هم باز دچار سانحه جسمی می‌شید.


یه جایی از فیلم هست که نیمو دانشمند/برنامه‌ساز، رو به دوربین در مورد بیگ بنگ می‌گه و اینکه پیش از این اتفاق زمان وجود نداشته و زمان ساخته دست ماست. این اعتقاد به نبودن و بعد بودن، در واقع هیچ نبودن و بعد ناگهان بودن، چه‌طور می‌تونه روح آدم‌هایی را سیراب کنه؟! درسته که سوال از کجا آمدن و به کجا رفتن همیشه وجود داشته اما آدم‌هایی که به بیگ بمگ معتقدن به این فکر کردن که فقط در حال گذاشتن سرپوشی بر روی ترس‌های ذاتی‌شون هستن؟!


  • زهرا صالحی‌نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی